چطور از صفحه  فرود در بازاریابی آنلاین استفاده کنیم؟

یکی از ابزارهای اصلی و بسیار پرکاربرد در بازاریابی اینترنتی که به چشم می‌خورد، استفاده از صفحه فرود (لندینگ پیج – Landing Page) است، ابزاری که بسیار در وبسایت‌های بزرگ ایرانی همانند دیجیکالا، بامیلو و … برای رسیدن به اهداف مشخص شده، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

صفحه فرود آنقدر مهم هست که حتی به آن صفحه هدف هم می‌گویند.

 

صفحه فرود (Landing page) مناسب می تواند به قطعی شدن فروش کمک کند. چگونگی طراحی درست صفحات لندینگ، نیازمند یک دانش جزئی است که در ادامه توضیح بیشتری در این رابطه خواهیم داد تا بتوانید از این صفحات بیشترین بازدهی را بگیرید.

روزانه با جستجو در اینترنت در مرورگرهای خود وارد هزاران صفحه فرود (Landing page) می شویم؛ اما کدام یک از این صفحات، صفحه فرود (Landing page) هستند؟
آیا تمام صفحاتی که می بینیم صفحه فرود (Landing page) می باشند؟
چگونه می توانیم کاربر را با استفاده از صفحه فرود (Landing page) به خرید محصول هدایت کنیم؟
این سوال ها و تمام سوالات دیگر در مورد صفحه فرود (Landing page) در ادامه برایتان توضیح داده خواهد شد که به سادگی برای همیشه این مفهوم برایتان جا بیفتد.

صفحه فرود (Landing page) چه ویژگی هایی دارد؟

صفحه فرود (Landing page) صفحه ای است که واقعا قرار است برای کاربر مفید باشد، چه از نظر محتوای صفحه و چه از نظر معرفی خدمات یا محصول. به زبان ساده تر، این صفحه باید به کاربر کمک کند که واقعا چیزی که می خواهد را بخرد.
نحوه ورود کاربر به صفحه فرود (Landing page) با کمک لینک هایی که کاربر روی آن ها کلیک می کند انجام می شود. ورود کاربر هم از داخل سایت به دیگر صفحات سایت اتفاق می افتد و هم از خارج سایت با روش های مختلفی مثل :

  • جستجو کردن یک کلمه کلیدی در گوگل و مشاهده ی سایتی که با کلمه کلیدی شما مرتبط باشد
  • استفاده از تبلیغات بنری سایت ، در سایت های دیگر
  • استفاده از تبلیغات گوگل ادوردز برای کلمه کلیدی مورد نظر کاربران
  • قرار دادن بک لینک سایت در سایت ها و دیگر بلاگ ها

موارد ذکر شده در بالا، مواردی هستند که کاربر را از بیرون سایت به صفحه فرود (Landing page) هدایت می کنند.

 

 

 

چند نوع صفحه فرود (Landing page) داریم؟

1. صفحاتی که دارای محتوا و تصویر هستند و به شرح محصول یا خدمتی می پردازند. این نوع صفحات عموما محتوای اطلاع رسانی و آموزشی دارند که به همراه تصاویر و یا ویدئو باعث جذب بیشتر کاربر به این صفحه ها خواهند شد.
با توجه به این که صفحات فرود (Landing page) عموما ورودی خوبی دارند این صفحات باید با انکرتکست ها لینک سازی داخلی شوند و به دیگر صفحات سایت نیز دسترسی داشته باشند تا کاربر بیشتر در سایت بماند.


2. صفحاتی که به صورت تعاملی ایجاد می شوند و باعث می شوند کاربر اطلاعاتی از خود را در اختیار سایت بگذارد مانند ایمیل، شماره تلفن و ...
این صفحات با سر برگ و فوتری مانند دیگر صفحات سایت طراحی نمی شوند و فرمی مخصوص دارند که کاربر با دیدن آن گزینه دیگری به جز وارد کردن اطلاعات خود نمی بیند. منظور این نیست که رنگ بندی تغییر کند منظور از تغییر فرم، طراحی صفحه لندینگی است که مفهوم خود که گرفتن اطلاعات است را از نگاه اول برساند. بعد از اینکه توانستیم هدف صفحه را در نگاه اول مشخص کنیم باید در نظر داشته باشیم که طراحی صفحه، قالبی از سایت را به همراه داشته باشد و کاربر احساس نکند به سایت دیگری رفته است.
برای اینکه صفحه فرود خوبی داشته باشیم و کاربر به وارد کردن اطلاعات ترغیب شود، می توان از تکنیک های پیشنهاد ویژه استفاده کنیم. به طور مثال:

  • برای دریافت کد تخفیف 10 هزارتومانی وارد شوید
  • دانلود محصول 100 نکته طلایی به صورت رایگان با عضویت در سایت
  • و ...

و جملاتی از این دسته می تواند کاربر را برای پر کردن اطلاعات ترغیب کند در نتیجه می توانید از این کار آن ها به نفع خود استفاده کنید. ایمیل مارکتینگ، پنل پیامکی، مطالب ویژه کاربران طلایی و ... همگی با استفاده از عضو شدن کاربران در صفحه فرود (Landing page) باعث افزایش فروش خواهند شد.

با توجه به اینکه باید خود کاربر بخواهد که روی لینک ها کلیک کند و وارد صفحه فرود (Landing page) شود، جملات و کلمات استفاده شده در عنوان این لینک ها نیز حائز اهمیت می باشند.
استفاده از کلمات و جملات به علاوه چند مورد دیگر از موارد مهمی هستند که به تاثیر گذاری بیشتر صفحه فرود (Landing page) کمک خواهند کرد.
در ادامه به 6 نکته مهم در این زمینه می پردازیم:

1. عنوان جذاب

عنوان جذاب مانند چراغ راهنما به کاربران مسیر می دهد و آن ها را تا صفحه فرود (Landing page) هدایت می کند.
این عنوان ها یا در سایت خودتان به عنوان معرفی دیگر خدمات قرار داده می شوند و یا در دیگر سایت ها به عنوان تبلیغات و افزایش ورودی سایت شما.
به طور مثال اگر در این صفحه، بنری طراحی کنیم و روی آن بنویسیم (آموزش سئو) به اندازه عبارت (به سئو کاران پول ندهید! خودتان سایت را در هزاران کلمه سئو کنید) کلیک نخواهد خورد. زیرا عنوان جذاب برای این عبارت باعث می شود که کاربر مطمئن باشد که می تواند به خوبی سئو
 یاد بگیرد و برای اینکه در مورد چگونگی انجام این کار مطمئن شود حتما به سایت وارد می شود و محتوای صفحه فرود (Landing page) مربوط به آموزش سئو را با دقت خواهد خواند و این دقیقا همان چیزی است که ما می خواهیم.

 

2. تصویر

تصویر شاخص جذاب و تصاویر بین متن تاثیر بسیار مثبتی برای افزایش ورودی سایت دارند. تصاویر می توانند توجه انسان را بیشتر از هر متنی، هر چند جذاب جلب کنند. از تصاویر با کیفیت و کم حجم استفاده کنید تا محتوای سایت را از یک نواختی خارج کنید در نتیجه مخاطب هم بیشتر به مطالعه متن ها علاقه نشان می دهد. می توانید از اینفوگرافیک ها برای جذاب تر شدن محتوا و یادگیری صد در صد آن ها استفاده کنید.
برای سایت های فروشگاهی هم استفاده از تصاویر بسیار حائز اهمیت است. تصاویر باید از زاویه هایی مختلف گرفته شده باشند تا جای سوالی باقی نماند. البته مهم ترین چیز ارتباط و صحت تصاویر استفاده شده است که باید با توضیحات مرتبط باشند. اگر تصویر مربوط به محصولی است باید دقیقا تصویر همان محصول در سایت قرار گیرد.

 

3. دکمه Call to action

Call to action یا CTA دکمه فراخوان عمل است. یعنی این دکمه باعث می شود که کاربر به انجام کاری دعوت و حس کنجکاوی او برانگیخته شود. دکمه هایی مثل همین حالا خرید کنید، برای تخفیف های شگفت انگیز اینجا را کلیک کنید و نمونه های این چنینی دکمه Call to action هستند. این نوع دکمه ها باید کاملا در صفحه مجزا باشند یعنی رنگ، فونت و سایز متفاوتی نسبت به دیگر اجزای صفحه داشته باشند. محل قرار گرفتن این دکمه بسته به محتوا و تصاویر صفحه متفاوت است ولی باید در جایی قرار داده شود که کاملا جلب توجه کند. استفاده از آیکون های جذاب مانند فلش می تواند در طراحی این دکمه بسیار مفید واقع شود هم چنین رنگ های شارپ، افکت های گرافیکی و اشکال هندسی متفاوت می تواند تاثیر دکمه Call to action را چندین برابر کند.

 

4. آمار ورودی سایت

با دانستن میزان ورودی هر صفحه در سایت می توان به خوبی متوجه شد که موضوع مورد علاقه کاربران چیست و برای آن، محتوای بیشتری در صفحه های لندینگ جداگانه ایجاد کرد. مثلا اگر سایت در مورد آموزش سئو و بازاریابی اینترنتی است با مشاهده ورودی صفحاتی مثل بازاریابی محتوایی متوجه می شویم که کاربران به این موضوع علاقه زیادی دارند و اگر مطالب بیشتری هم داشته باشیم باز هم توسط آن ها خوانده می شود. در نتیجه می‌توان عنوان های مختلف و راه کارهای بیشتری برای کاربران در صفحات مجزا تولید کرد.

 

5. گارانتی

سایت های فروشگاهی باید اهمیت اینماد را حتما در ذهن داشته باشند. اینماد باعث می شود که کاربر برای خرید از سایت احساس بهتری داشته باشد. به دلیل کلاه برداری های متعدد اینترنتی باید با کمک اینماد تا حدود زیادی کاربران را آسوده خاطر کرد که شرکت ثبت شده ای داریم و پرداخت های آنلاین آن ها  کاملا  امن انجام می شود. در نتیجه وجود اینماد کمک می کند که صفحه فرود (Landing page) مورد اطمینانی داشته باشیم.

 

6. حجم محتویات

محتویات صفحه باید از 300 کلمه بیشتر باشد و تحت هیچ شرایطی محتوای کمتر از 300 کلمه در صفحه فرود (Landing page) محتوای مطلوبی نخواهد بود.
شاید تصور کنید که محتوای طولانی خوانده نخواهد شد. مثلا محتوایی با 2000 کلمه هیچ گاه تا انتها خوانده نمی شود ولی اینطور نیست! شاید زیاد بودن محتوا در شبکه های اجتماعی باعث شود که محتوا خوانده نشود ولی در سایت شرایط فرق می کند. محتوای طولانی هم از نظر سئو مفید است و هم به کاربر این حس را می دهد که تمام چیزی که نیاز است بداند یک جا در صفحه جمع شده است در نتیجه این صفحه برای هر کاربری بیشتر از محتوای نصفه و نیمه قابل قبول است.

 منبع: modireweb.com

 

تاثیر بهینه سازی نرخ تبدیل بر سئو

تبدیل (Conversion) چیست؟

تبدیل یا «Conversion» یک اصطلاح عمومی است و به بازدید کننده ای از سایت شما اطلاق می شود که هدف سایت را تکمیل می نماید. در واقع اگر وب سایت شما برای فروش یک محصول یا ارائه یک خدمت اجتماعی راه اندازی شده باشد، هدف آن تبدیل کردن بازدیدکننده به خریدار محصول شما و به اتمام رسیدن پروسه خرید است. در واقع تبدیل، به هر چیزی گفته می‌شود که کسی را درگیر کاری کرده و او را برای تحقق هدفی، ترغیب کند.

دو نوع تبدیل وجود دارد:

  1. تبدیل کلان (Macro Conversions): که هدف اصلی به حساب می‌آید و شامل مواردی چون: خرید، ثبت نام در سرویس، نصب اپلیکیشن از وبسایت و یا پر کردن فرم‌ها و... می‌شود.
  2. تبدیل خرد (Micro Conversions): که میزان درگیر کردن مخاطب، در آن‌ها کمتر است و شامل مواردی چون: کلیک بر روی دکمه‌ها، لینک‌ها، بازدید از صفحه اصلی، ثبت ایمیل، ساخت اکانت و انتخاب و انتقال کالا به سبد خرید و... می‌شوند.

نرخ تبدیل (CR) چیست؟

می‌خواهیم بدانیم نرخ تبدیل چیست و بهینه‌سازی آن به چه معنا است. در حوزه دیجیتال مارکتینگ، نرخ تبدیل، به هر کاری گفته می‌شود که شما، مخاطب را به انجام آن ترغیب کرده باشید. هر اندازه که این درگیری بیشتر باشد، می‌گوییم که نرخ تبدیل، بالاتر بوده است.

 

بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO) چیست؟

تعریف بهینه سازی نرخ تبدیل: بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO) یک فرایند سیستماتیک برای افزایش درصد بازدید کنندگان وب سایت است که به روش های مختلف و برای کسب نتایج بهتر برای سایت صورت می پذیرد. این نرخ بیان کننده این موضوع خواهد بود که کاربران بعد از ورود به سایت شما چه اقداماتی انجام می دهند و اگر اقدامات آنها به نتیجه نهایی و هدف آنها منجر نمی شود، چرا و چه چیزی از این کار ممانعت می نماید.

پس اگر شما هم با تیم بازاریابی محتوایی خود به دنبال کسب ترافیک های بالا برای وب سایت خود هستید، باید با جزئیات بهینه سازی نرخ تبدیل آشنا بوده و از ترفندهای درست برای بالا بردن آن استفاده نمایید.

قبل از هر چیز باید بدانید که اگر شما فروشنده محصولی هستید و یا به دنبال ارائه خدماتی در وب سایت خود هستید، سایت و صفحات سایت شما باید به گونه ای طراحی شده باشند که هر بیننده بعد از ورود به سایت به سمت تبدیل شدن به یک مشتری هدایت شود. در واقع اکثر سایت های فروشگاهی با این هدف ساخته و بهینه سازی می شوند. تبدیل بازدید کننده به یک مشتری بالفعل همان اصول بهینه سازی نرخ تبدیل می باشد که قرار است بیشتر و بهتر با آن آشنا شویم. صفحات وب سایت شما با اولویت بندی باید برای بالا بردن بهینه سازی نرخ تبدیل بهینه شده و این وظیفه را به خوبی انجام دهند.

چه زمانی استفاده از CRO لازم است؟

کوتاه‌ترین جوابی که می‌توان به این سوال داد این است: همیشه! بهینه سازی نرخ تبدیل، برای هر نوع کسب و کار آنلاینی لازم است؛ فرقی ندارد که چقدر کسب و کار شما بزرگ است یا اینکه تا چه اندازه سابقه دارید؛ هدف اصلی یک کسب و کار آنلاین،  همیشه افزایش نرخ بازدید، بالا بردن میزان lead و تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل است. به علاوه، طبیعی است که بخواهیم با استفاده از موثرترین، کارآمدترین و البته آسان‌ترین راهکارها به این هدف دست پیدا کنیم.

 

با استفاده از بهینه سازی نرخ تبدیل، نه تنها بازدهی وبسایت شما تا حد چشمگیری افزایش پیدا می‌کند، بلکه شانس تبدیل شدن مخاطب به مشتری راغب (qualified lead) نیز تا حد زیادی بالا می‌رود. بالابردن نرخ تبدیل، شاید در کلام ساده به نظر برسد، اما در واقعیت می‌تواند چالش‌های زیادی را به همراه داشته باشد. مثلا اینکه بگوییم: «نرخ تبدیل سایت در این ماه 50 بود و می‌خواهیم ماه بعد آن را به 100 برسانیم»، تنها روی کاغذ آسان است.

افزایش نرخ تبدیل، باید در مفهوم درست آن به کار رود. نباید صرفا بگوییم که برای ماه آینده، می‌خواهیم نرخ تبدیل را تا 50 واحد افزایش دهیم؛ بلکه درست آن است که بگوییم به ازای هر X نفر که از سایت ما بازدید می‌کنند، 50 نفر بیشتر نرخ تبدیل داشته باشیم. اینجاست که مفهوم نرخ تبدیل بیشتر درک می‌شود:

«نسبت کسانی که با وبسایت شما درگیر می‌شود به کسانی که تنها از سایت شما بازدید می‌کنند.»

نحوه محاسبه نرخ تبدیل 

برای اینکه بتوانیم نرخ تبدیل را محاسبه کنیم و به درک بهتری از جایگاه حال حاضر خود برسیم، به طول معمول می‌توان از 3 فرمول استفاده کرد. با استفاده از این فرمول‌ها، می‌توان وضعیت سایت را تجزیه و تحلیل کرد و در صورت نیاز، برای بهینه سازی نرخ تبدیل اقدام نمود:

فرمول اول: محاسبه نرخ تبدیل

همانطور که در انتهای بخش قبلی ذکر کردیم، برای محاسبه نرخ تبدیل، می‌توان نسبت تعداد کسانی که با سایت درگیر می‌شوند، با نسبت کسانی که تنها از سایت بازدید می‌کنند را اندازه‌گیری کرد. به عبارت دیگر، فرمول زیر، اولین و بهترین راهکار برای محاسبه نرخ تبدیل به حساب می‌آید:

  نرخ تبدیل (بر حسب درصد) = 100 X ترافیک وبسایت ÷ تعداد Lead

 

فرمول دوم: تعداد مشتریان جدید

برای اندازه‌گیری و شمارش تعداد مشتریان جدید، لازم است که ابتدا درآمد خالص هدف یا «net revenue goal» را اندازه‌گیری کنید؛ سپس این مقدار را بر میزان متوسط فروش، تقسیم کنید:

تعداد مشتریان جدید = میانگین فروش ÷ درآمد خالص هدف

فرمول سوم: سرنخ هدف (Lead Goal)

به عنوان آخرین فرمول برای محاسبه نرخ تبدیل، می‌توانید تعداد سرنخ هدف یا تعداد مشتریان راغبی را که قصد دارید به آن برسید، اندازه‌گیری نمایید. سپس لازم است که آن را تقسیم بر نرخ نهایی سرنخ به مشتری (lead-to-customer close rate) کنید. (این نرخ، خود از از تقسیم تعداد کل سرنخ‌ها، به تعداد کل مشتریان به دست می‌آید.) به عبارت دیگر:

سرنخ هدف = نرخ نهایی تبدیل سرنخ به مشتری (بر حسب درصد) ÷ تعداد مشتریان جدید

مثالی از محاسبه نرخ تبدیل

بگذارید با چند مثال، این مسئله را برای شما روشن کنیم. فرض کنید در ماه، 10.000 نفر از وبسایت شما بازدید می‌کنند و از این تعداد، 100 نفر از آن‌ها به مشتری راغب (lead) تبدیل شده و به نوعی با وبسایت شما درگیر می‌شوند. در نهایت، 10 نفر از این 100 نفر نیز به مشتری واقعی تبدیل می‌شوند. در این صورت، نرخ تعداد بازدیدکننده به مشتری، 1% خواهد بود.

حال اگر بخواهیم تعداد مشتری را به 20 نفر افزایش دهیم باید چه کنیم؟

در قدم اول، راحت‌ترین راهکاری که برای افزایش تعداد مشتریان واقعی به نظر می‌رسد، افزایش بازدیدکنندگان سایت است؛ به عبارت دیگر، می‌توانیم کاری کنیم که تعداد بازدیدکنندگان، به 20.000 نفر در ماه برسانیم و امیدوار باشیم که طبق آمار ذکر شده، تعداد مشتریان نیز به 20 نفر افزایش پیدا کند؛ این روش قابل اعتماد نبوده و ناپایدار است. اما در عوض با بهینه سازی نرخ تبدیل، به راحتی می‌توانیم تعداد مشتریان راغب (leads) را افزایش دهیم.

چند نکته:

صرفا افزایش ترافیک سایت، باعث افزایش سرنخ و در نهایت مشتریان واقعی نخواهد شد.

با بهینه سازی نرخ تبدیل، حتی بدون افزایش ترافیک نیز می‌توان تعداد مشتریان واقعی را افزایش داد.

 

مزایای بهینه سازی نرخ تبدیل (CRO)

حال اگر نخواهیم به صورت تخصصی وارد بحث رتبه بندی سایت در صفحات جستجوگر (SERP) ترافیک ارگانیک وب سایت شویم، بهینه سازی نرخ تبدیل، مزایایی برای سئو سایت شما خواهد داشت که رها کردن این مزایا نشان از بی کفایتی تیم بازاریابی محتوای سایت خواهد داشت.

1) بهبود بینش مشتری

بهینه سازی نرخ تبدیل به دنبال پیدا کردن مشتری های جدید برای فروشگاه سایت شما می باشد و تا زمانی که فرد مناسب را پیدا نکرده باشد، در واقع هیچ کاری انجام نداده است. حال مشتریان قبلی بهترین روش بازاریابی محتوایی در تولید محتوا را می توانند برای شما شرح دهند. در واقع آنها هدف از خرید خود را تعریف کرده و نحوه علاقه مندی سایر مشتریان به محصولات سایت را نیز بازگو خواهند کرد و این بهترین فرصت برای یک تیم بازاریابی محتوایی کارآمد است تا از این نکات بهترین درس ها را بیاموزد. این مهم ترین خدمت بهینه سازی نرخ تبدیل برای بازاریابی محتوایی و سئو سایت است.

2) ROI بهتر

بهینه سازی نرخ تبدیل یا همان نرخ تبدیل بالاتر به معنای استفاده بیشتر از منابعی است که شما در اختیار دارید. در واقع با این روش شما بدون نیاز به ورود بازدید کنندگان جدید باید همان بازدیدکنندگان ثابت ماهانه را تبدیل به خریدار نمایید. بازگشت سرمایه گذاری بهتر چیزی است که برای بهینه سازی نرخ تبدیل لازم و ضروری خواهد بود.

3) مقیاس پذیری بهتر

آیا مشتری جدیدی در بازار وجود دارد؟ پاسخ دادن به این سؤال برای شما کمی پیچیده خواهد بود. در واقع پاسخ این سؤال چیزی جز احتمالات نیست. با این وجود شما باید ترفندی به کار ببندید که بدون اتکا به ورود مشتریان جدید در آینده با بالا بردن نرخ تبدیل و بهینه سازی نرخ تبدیل از همان مشتریان و بازدیدکنندگان همیشگی تجارت خود را رشد دهید.

4) تجربه کاربری بهتر

چه چیزی در سایت شما وجود دارد و یا می تواند وجود داشته باشد که کاربران را بیشتر مجذوب خود نماید و آنها تجربه کاربری بهتری از خرید و گردش در سایت شما به دست بیاورند؟ پاسخ این سؤال می تواند تبدیل به یک معجزه در بهینه سازی نرخ تبدیل سایت شما شود.

5) اعتماد بیشتر

برای اینکه کاربر بتواند آدرس، مشخصات و حتی اطلاعات کارت بانکی خود را در سایت شما به ثبت برساند باید به شما اعتماد داشته باشد و این امر جز با ادب و احترام از جانب شما به دست نخواهد آمد. البته قرار نیست جلوی بازدیدکننده دولا راست شوید زیرا شما اصلاً همدیگر را نمی بینید. این بازاریابی محتوایی و تولید محتوا و همان سئو سایت شما است که قرار است ادب و احترام شما را به بازدید کننده ابلاغ نماید.

عوامل موثر بر بهینه سازی نرخ تبدیل

سنگ بنای یک استراتژی موفقیت آمیز در بهینه سازی نرخ تبدیل این است که شما بدانید که اصلاً قرار است چه چیزی را بهینه نمایید و چه کسی از این بهینه سازی شما استفاده نماید. به دنبال پیچیدگی ها و استفاده از کلمات بزرگ و قلمبه نباشید. همین‌ که بدانید کجای کار ایراد داشته و نیاز به بهینه سازی نرخ تبدیل در آنجا احساس می شود، چندین قدم بزرگ جلو خواهید افتاد. بی تعارف باید بگوییم که درصد بالایی از صاحبان تجارت در همین قدم باقی مانده اند و راهی برای بهینه سازی نرخ تبدیل موفق پیدا نمی کنند. برای این کار شما را دعوت می کنیم که داده های سایت خود را جمع آوری نمایید.

استفاده از روش تحلیلی

با Google Analytics شروع کنید. در این روش بهینه سازی نرخ تبدیل شما بایستی داده های کمی سایت خود را با استفاده از پلتفرم هایی  مانند گوگل آنالیتیکس تجزیه و تحلیل کرده و نقطه ضعف های سایت خود تیم بازاریابی محتوایی خود را کشف کنید. کاری که شما هر روز و هر روز باید برای آن اقدام نموده باشید.

تجزیه و تحلیل کمی اطلاعات سایت شما می تواند حاوی مطالبی مانند مطالب زیر باشد:

  • افراد و بازدیدکننده ها از کجا و کدام صفحه وارد سایت شما می شوند؟
  • آنها در بدو ورود با کدام ویژگی و بیانات سایت شما درگیر می شوند. آیا این موضوع مهیج و جذاب است؟
  • آنها از چه طریقی به این صفحه رسیده اند و لینک ارتباطی آنها کجا قرار داده شده است؟
  • آیا صرفا کاربر موبایل هستند یا اگر از طریق کامپیوتر به سایت شما ورود کرده اند، از چه مرورگرهایی استفاده می نمایند؟
  • مشتریان شما از جهت سن، علاقه، جنسیت و محل زندگی چه کسانی هستند؟
  • کدام قسمت سایت است که کاربران معمولاً بعد از رسیدن به آنجا شروع به ترک سایت شما می نمایند؟

استفاده از بهینه سازی نرخ تبدیل مبتنی بر تجزیه و تحلیل می تواند به سؤالات مهمی درباره نحوه برخورد کاربران با سایت شما پاسخ دهد. تجزیه و تحلیل این اطلاعات تمام نقطه ضعف های سایت شما را به راحتی برملا خواهد نمود و شما با کمی تلاش می توانید بهینه سازی نرخ تبدیل سایت خود را به نحو احسنت انجام دهید.

استفاده از نظرات مردم

کسب اطلاعات مفید برای بهینه سازی نرخ تبدیل سایت استفاده از نظرات مردم درباره سایت شما است. در واقع سئو و بازاریابی مبتنی بر متن سایت شما مردم را به صفحات مختلف سایت کشانده و شروع رفتار بازدیدکنندگان از اینجا خواهد بود. البته این نوع تجزیه و تحلیل بیشتر از نظر کیفی بوده و اعداد خیلی در آن دخیل نیستند. اما با توجه به آن می توان نتایج بسیار جذابی به دست آورد.

با تجزیه و تحلیل داده ها شما باید بتوانید به پاسخ پرسش هایی از قبیل پرسش های زیر برسید:

  • چرا بازدید کننده با سایت شما رد گیر شده و مجذوب آن گشته است؟ چرا آنها ابتدا تصمیم گرفتند که وارد سایت شوند؟ چه متن و یا محتوا و محصولی برای آنها جذاب بوده است؟
  • چه چیزی در سایت شما وجود دارد که می تواند شما را از رقبا متمایز نماید؟ آیا ویژگی در ارائه خدمات شما به جز فروش محصول وجود دارد که برای کاربر جذاب بوده است؟
  • چه کلماتی از طریق کاربران برای توصیف، تعریف و یا تفسیر محصولات و خدمات سایت شما استفاده می نمایند؟ در واقع نظر کاربران درباره محصولات و خدمات شما چیست؟

پیدا کردن مخاطب هدف

به صورت کلی در بازاریابی دیجیتال، شناخت مخاطب، اهمیت بسیار بالایی دارد. شناخت مخاطب به ما کمک می‌کند که بتوانیم همان چیزی را که می‌خواهد در اختیارش قرار دهیم. خودتان را به عنوان یک مخاطب در نظر بگیرید، بدون شک اگر به دنبال محصول خاصی باشید، به سراغ وبسایتی می‌روید که نیاز شما را مستقیم برطرف کند.

نرخ تبدیل نیز درست از همین قانون پیروی می‌کند؛ از این روست که برای بهینه سازی نرخ تبدیل، توصیه می‌شود که پیش از هر چیز، مخاطبان خود را بر اساس سن، جنس، میزان تحصیلات، ارزش‌ها، باورها، نیازها، مکان جغرافیایی و چنین پارامترهایی به خوبی شناسایی کنید، آن‌ها را به دسته‌های مختلف تقسیم کنید و یکی از این دسته‌ها را به عنوان هدف انتخاب نمایید. سپس سعی کنید که برای هر چه بیشتر درگیر کردن آن‌ها با وبسایت، آن چیزی که را به آن نیاز دارند و یا دوست دارند که در وبسایت شما ببینند، در اختیارشان قرار دهید.

 

انتخاب عناوین جذاب

هیچ چیزی مثل عنوان جذاب نمی‌تواند مخاطب را به خود جذب کند. عنوان‌ها و تیترها، اولین چیزی هستند که به چشم مخاطب می‌آیند و از همین روی، بسیار مهم است تا برای انتخاب‌ آن‌ها، دقت و وسواس زیادی به خرج دهید. هر اندازه که عنوان شما جذاب‌تر باشد، بدون شک کنجکاوی مخاطب نیز برای درگیر شدن با وبسایت شما، بیشتر خواهد شد.

عنوان جذاب، دامی است برای درگیر کردن مخاطب و البته ابزاری بی‌نظیر برای بهینه سازی نرخ تبدیل. با عنوان جذاب می‌توانید مخاطب را وادار به بازدید از سایت کرده، و زمانی که وارد شد، او را مجبور به ماندن کنید.

استفاده از CTA مبتنی بر متن

فراخوان عمل یا «Call To Action» نیز یکی دیگر از راهکارهای بهینه سازی نرخ تبدیل به شمار می‌رود. هر جمله‌ای که در وبسایت شما، مخاطب را ترغیب به انجام کاری نماید، فراخوان عمل نامیده می‌شود؛ به صورت مثال، جملاتی مثل «همین حالا کلیک کن! »، «همین الان عضو شو! »، «هم اکنون این موضوع را یاد بگیر! » و... که مخاطب را تشویق به کلیک کردن و ورود به یک لینک می‌کنند، همگی فراخوان عمل نامیده می‌شوند. این CTA‌ها به صورت دکمه‌ای هستند.

اما نوع دیگری از فراخوان عمل وجود دارد که مبتنی بر متن است؛ یعنی مخاطب با خواندن بخشی که در یک متن نهفته شده است، ترغیب به انجام کاری یا کلیک بر روی لینکی می‌شود. به باور متخصصان دیجیتال مارکتینگ، CTAهای مبتنی بر متن، تاثیر بیشتری در بهینه سازی نرخ تبدیل دارند.

استفاده از تست A/B

استفاده از تست A/B نیز یکی از راه‌های بسیار هوشمندانه برای بهینه سازی نرخ تبدیل است. ماهیت این تست بسیار ساده است و انجام آن جز صرف اندکی وقت، سختی دیگری به همراه ندارد. در این تست، دو نسخه متفاوت از یک وبسایت واحد طراحی می‌کنیم؛ این دو نسخه، با یکدیگر شباهت کامل خواهند داشت و تقریبا یکسان خواهند بود، به جز پارامترهایی که می‌خواهیم تاثیر آن‌ها را بر نرخ تبدیل، اندازه‌گیری کنیم.

 

به طور مثال، می‌خواهیم ببینیم که آیا وبسایت ما، با تم کلاسیک و رنگ تیره بازدهی بیشتری دارد، یا اینکه با تم مدرن و رنگی روشن نرخ تبدیل بالاتری خواهد داشت. بدین منظور، دو ورژن کاملا یکسان ولی با دو تم متفاوت طراحی می‌کنیم و ترافیک مشخصی (مثلا 1000 نفر) را به سمت هر کدام می‌فرستیم. در نهایت، تعداد تبدیل‌های هر کدام که بیشتر بود، همان یکی را به عنوان وبسایت اصلی در نظر خواهیم گرفت.

طراحی ریسپانسیو وبسایت

همانطور که در بخش‌های قبلی به آن اشاره کردیم، برای بهینه سازی نرخ تبدیل، لازم است که تعداد سرنخ‌ها یا همان مشتریان راغب را افزایش دهید. اما این افزایش مشتری راغب از چه راه‌هایی ممکن است؟ چه می‌شود که مشتری راغب به بازدید از وبسایت ما و درگیر شدن با آن می‌شود؟

اکثر سایت‌هایی که در سرتاسر وب وجود دارند، به طور ویژه برای دسکتاپ طراحی شده‌اند. اما فکرش را کنید، چند درصد از مخاطبان سایت شما مستقیما به دسکتاپ دسترسی دارند و می‌توانند به راحتی وارد وبسایت شما شوند و از آن استفاده کنند؟

اینجاست که اهمیت ریسپانسیو بودن وبسایت در بهینه سازی نرخ تبدیل مشخص می‌شود. اگر وبسایت ما به صورت ریسپانسیور طراحی شده باشد و به راحتی با موبایل نیز قابل استفاده باشد، مخاطبان بیشتری به آن جذب می‌شوند و برای بازدید و البته درگیر شدن با آن، ترغیب می‌گردند.

استفاده از pop up

پاپ آپ‌ها شاید برای مخاطبین سایت شما مزاحم باشند، اما قطعا برای شما، خیلی هم مراحم هستند! یکی دیگر از راه‌هایی که می‌توان بهینه سازی نرخ تبدیل را با آن به انجام رساند، استفاده از پیام‌های پاپ آپ است. این پیام‌ها نیز به نوعی برای درگیر مخاطب با وبسایت به کار می‌روند و اگر بتوانند کنجکاوی او را برانگیزند و کاری کنند که مخاطب روی لینکی کلیک کند، در نرخ تبدیل تاثیر به‌سزایی خواهند داشت.

البته باید توجه داشته باشید که استفاده پیام‌های پاپ آپ، همانقدر که می‌تواند برای افزایش نرخ تبدیل مفید باشد، به همان اندازه هم می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد و نتیجه‌اش به ضررتان تمام شود؛ پس باید در طراحی و تنظیم آن، هوشمندانه و با دقت بالا عمل نمایید.

بهینه‌سازی صفحه ورود

بهینه‌سازی صفحه ورود که با عنوان « landing Page Optimization » نیز شناخته می‌شود، از جمله مهم‌ترین اقدامات برای افزایش نرخ تبدیل وبسایت به شمار می‌رود. صفحه ورود یا همان لندینگ، درست مثل تیترها و عناوین، اولین چیزی است که توجه مخاطب را به خودش جلب می‌کند. تحقیقات بسیاری ثابت کرده‌اند که مخاطب بعد از ورود به یک وبسایت، تنها چند صدم ثانیه طول می‌کشد که تصمیم بگیرد در سایت بماند یا نه؛ همه چیز هم به ظاهر سایت بستگی دارد؛ هر اندازه که سایت جذاب‌تر، مرتب و منظم‌تر و گیراتر باشد، تمایل مخاطب برای ماندن در سایت و درگیر شدن با آن، افزایش پیدا می‌کند.

اینجاست که ظاهر گرافیکی وبسایت (UI) و البته تجربه کاربری (UX) ، اهمیت بسیار بالایی پیدا می‌کند. هر اندازه که بیشتر برای طراحی و ساخت این دو وقت بیشتری صرف شود و این کار با دقت و وسواس بیشتری انجام پذیرد، تاثیر بیشتری در بهینه سازی نرخ تبدیل خواهد داشت.

 

بهینه‌سازی پست‌های بلاگ

بیل گیتس جمله معروفی دارد که می‌گوید: «محتوا پادشاه است.» درست هم می‌گوید؛ در عصر حاضر که همه چیز به دنیای مجازی و وب کوچ کرده‌ است، محتوای دیجیتال از هر جنسی که باشد، حرف اول را می‌زند؛ تنها موضوعی که در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است، کیفیت محتوای تولید شده است. محتوا باید غنی باشد و مخاطب را سیراب کند، باید پاسخگوی کنجکاوی‌ها و نیاز او باشد، باید او را به مطالعه وا دارد و توجه او را جلب کند.

علاوه بر کیفیت محتوا، ظاهر محتوا نیز اهمیت بسیاری دارد. ساده‌نویسی و شکل داستانی در حتوای متنی، دو عنصر کلیدی و بسیار مهم به شما می‌روند. اما علاوه بر آن، معیارهای دیگری از جمله قالب‌بندی، استایل محتوا، رنگ و فونت و... نیز در کسب مقبولیت از جانب مخاطب، تاثیر به‌سزایی دارند. اگر محتوا به خوبی نگاشته شده باشد، می‌تواند تاثیر خوبی در بهینه سازی نرخ تبدیل داشته باشد.

بهینه‌سازی سرعت سایت

یکی دیگر از مهم‌ترین عوامل بهینه سازی نرخ تبدیل، سرعت سایت است. درک اهمیت سرعت سایت در جذب مخاطب و تبدیل آن به مشتری راغب، چندان کار سختی نیست. باز هم خودتان را جای مخاطب بگذارید، آیا حاضر بودید در سایتی که سرعتش پایین است و برای باز کردن یک صفحه چندین ثانیه و چه بسا چند دقیقه طول می‌کشد، باقی بمانید؟

تحقیقات بسیاری ثابت کرده‌اند که سرعت سایت، تاثیر بسیار بالایی در افزایش نرخ تبدیل دارد و هر اندازه که سایت سریع‌تر باشد، مخاطب بیشتری به آن جذب شده و البته نرخ تبدیل مخاطب در آن نیز افزایش خواهد یافت. در نهایت نیز فروش بیشتر شده و سود بیشتری برای ما به ارمغان خواهد آمد.

ایجاد صفحه درباره ما

یکی از راه‌های بسیار ساده برای بهینه سازی نرخ تبدیل سایت، در نظر گرفتن صفحه «درباره‌ ما» است. این صفحه، مدرک اعتبار و اطمینان شماست و ذهنیت مخاطب را نسبت به شما، تا حد زیادی تغییر خواهد داد. در این صفحه، باید هر چیزی که درباره شما و کسب و کار شما وجود دارد را ذکر نمایید؛ از اسامی کارکنان و عکس از محیط کار گرفته، تا سوابق کاری و فعالیت‌هایی که تا به حال داشته‌اید.

ایجاد صفحه تماس با ما

علاوه بر صفحه درباره ما، صفحه «تماس با ما» نیز می‌تواند برای بهینه سازی نرخ تبدیل، بسیار مفید باشد. محتویات این صفحه از عنوانش پیداست؛ تمام راه‌های ارتباطی موجود با کسب و کار خود را باید در این صفحه ذکر کنید. اطلاعاتی از جمله شماره تماس، فکس، ایمیل، آدرس دفتر، آدرس شبکه‌های اجتماعی و... همگی باید در این صفحه ذکر شده باشند.

بهبود فرایند فروش

به عنوان آخرین راهکار حاضر در فهرست عوامل بهینه سازی نرخ تبدیل، می‌توان به بهبود فرایند فروش اشاره کرد. فرایند فروش، با نام سفر مشتری نیز شناخته می‌شود. از زمان انتخاب و سفارش محصول توسط مشتری تا زمان تحویل آن درب منزل، سفر مشتری نامیده می‌شود و هر اندازه که این فرایند بیشتر پاسخگوی نیاز مخاطب باشد، افزایش نرخ تبدیل نیز بیشتر خواهد بود. به علاوه، عوامل زیر نیز در بهبود فرایند فروش و جلب اعتماد مشتری، تاثیر به‌سزایی خواهند داشت:

به نمایش گذاشتن تایید مشتریان

نمایش دادن نظر و تایید مشتریان بعد از خرید و اشتراک آن در صفحه لندینگ با مشتریان جدید، آن‌ها را به خرید و تبدیل، ترغیب می‌کند.

به نمایش گذاشتن مجوزهای فعالیت

مجوزهای فعالیت، سند اعتبار و مدرک هویت شما هستند؛ این مدارک به نوعی رزومه شما هستند و باز هم در جلب اعتماد مشتری، نقش مهمی را ایفا می‌کنند

وجود دکمه پشتیبانی در صفحه

برای بهبود فرایند فروش، دکمه پشتیبانی می‌تواند بسیار کارآمد باشد؛ زیرا بعضی اوقات مشتری در طی فرایند خرید، ممکن است با مشکلی مواجه شود و به همین دلیل، وبسایت را ترک کند. دکمه پشتیبانی، مانع این کار خواهد شد.

ابزارهای بهینه سازی نرخ تبدیل

بهینه سازی تبدیل وب سایت، علمی است که چندین رشته از جمله آمار، روانشناسی، کپی رایتینگ، طراحی، ارگونومی و غیره را گرد هم آورده است. بسته به ماهیت پروژه، شما ممکن است به ابزاری نیاز داشته باشید که تست A/B، نظرسنجی ها، ثبت­های کاربر و یا پوشش وب سایت را انجام دهد. در حالت ایده ­آل، شما به منظور دسترسی آسان به داده ها، داشتن یک ورودی واحد و صرفه جویی در هزینه ­های ماهانه، به ابزارهایی نیاز دارید که چندین خصوصیت را باهم داشته باشد.

ابزار Omniconvert

یکی از این ابزارهای بهینه سازی نرخ تبدیل، Omniconvert است. این ابزار یک راه حل عالی برای این بهینه سازی است که خلاقیت را با تحقیق و آزمایش ترکیب می کند. با کمک این ابزار شما می توانید پیام ها را شخصی سازی نموده و همینطور نظرسنجی هایی را انجام دهید که در مورد انتظارات مشتریان اطلاعات بیشتری را در اختیار شما قرار می دهد.  به کمک ابزارهای بهینه سازی نرخ تبدیل می توان سایت را آنالیز کرد.

ابزار Hotjar

ابزاری است برای آنالیز رفتار مخاطب در داخل وبسایت؛ اطلاعاتی از جمله اینکه کاربران کجا کلیک کرده‌‌انده، کدام صفحات را باز کرده‌اند و یا اینکه چقدر در وبسایت وقت گذرانده‌اند.

 

ابزار Heatmap‪.me

ابزاری است مشابه با همان ابزار Hotjar که میزان کلیک در هر قسمت از وبسایت را به صورت یک نقشه گرمایی، در اختیار کاربر قرار می‌دهد.

ابزار SimilarWeb

همانطور که می‌دانید، بررسی ترافیک سایت و آگاهی از آن، برای بهینه سازی نرخ تبدیل لازم است؛ این ابزار، تمامی اطلاعات مربوط به ترافیک سایت را در اختیار شما قرار خواهد داد.

نتیجه گیری:

چنانچه قصد دارید در روند تبدیل خود به دستاوردهای چشمگیری برسید، باید یاد بگیرید که چگونه می توانید با انجام آزمایش های صحیح به نتیجه برسید لذا شما نیاز به درک بهتری از روند بهینه سازی تبدیل دارید. با استفاده از ابزارهای بهینه سازی تبدیل و استفاده از روش های بهینه سازی، شما یاد خواهید گرفت که چگونه بهینه سازی را در هر زمان و با اشتباهات کمتری بهبود بخشید. در حقیقت بدون بهینه سازی نرخ تبدیل وب سایت، شما صاحب تجارت نمی باشید. مهم نیست که در حال حاضر سایت شما چقدر تبدیل دارد، آنچه اهمیت دارد این است که می توانید به نرخ تبدیل بهتری نیز دست یابید علاوه بر این، حتی اگر از نحوه عملکرد فروشگاه اینترنتی خود رضایت دارید، احتمال دارد که فروشگاه شما بتواند عملکرد بهتری نیز داشته باشد.

منبع: سایت شهر محتوا

اینفلوئنسر مارکتینگ چیست و بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار چگونه انجام می‌شود؟

اینفلوئنسر مارکتینگ یا بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار از جمله اصطلاحاتی است که طی سال‌های اخیر در کشور ما نیز مانند سایر نقاط جهان، فراگیر شده و شنیده می‌شود.

اینفلوئنسر مارکتینگ

با وجودی که اینفلوئنسر مارکتینگ به یک رسانه یا یک پلتفرم مشخص محدود نیست، اما بسیاری از مردم این مفهوم را بیشتر در فضای شبکه های اجتماعی می‌شناسند و به کار می‌برند.

جالب اینجاست که حتی در میان انواع ابزارهای اجتماعی دیجیتال هم این مفهوم در کشور ما بیشتر با اینستاگرام عجین شده و مثلاً کمتر اصطلاحِ اینفلوئنسر تلگرام یا وبلاگ نویس اینفلوئنسر را می‌شنویم و می‌خوانیم.

این درس به صورت بسیار مختصر و مقدماتی به اینفلوئنسر مارکتینگ می‌پردازد و در آن نکات زیر را مرور می‌کنیم:

  • تعریف اینفلوئنسر چیست؟
  • تعریف اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟
  • هدف گذاری در اینفلوئنسر مارکتینگ چگونه انجام می‌شود؟
  •  در انتخاب اینفلوئنسرها به چه نکاتی کمتر توجه می‌شود؟
  • چند توصیه‌ی مهم در مورد بازاریابی به کمک افراد تأثیرگذار

تعریف اینفلوئنسر چیست و به چه کسی اینفلوئنسر می‌گویند؟

فعل Influence به معنای تأثیرگذاری است و طبیعتاً ساده‌ترین معادل واژه‌ی Influencer، تأثیرگذار است.

[ درس مرتبط: فعل Influence از جمله افعال پرکاربرد انگلیسی ]

هر کس بتواند روی تصمیم و رفتار فرد دیگری تأثیر بگذارد، اینفلوئنسر محسوب می‌شود.

البته طبیعی است که وقتی در مقیاس تجاری و در فضای کسب و کار اصطلاح اینفلوئنسر را به کار می‌بریم، به کسانی توجه داریم که می‌توانند بر روی تصمیم و رفتارِ تعداد افراد بیشتری تأثیر بگذارند.

منظور از اینفلوئنسر مارکتینگ چیست؟

اینفلوئنسر مارکتینگ یکی از زیرمجموعه‌های ارتباطات بازاریابی یا Marketing Communications است.

در این شیوه، کسب و کارها می‌کوشند افرادی را بیابیند که بر تصمیم و رفتار مشتریانشان تأثیر می‌گذارند.

سپس به کمک آنها اطلاعات محصول خود یا هر نوع پیام دیگر را که می‌تواند منجر به رفتارهای مطلوب (مثلاً‌ خرید محصول یا ترویج یک رفتار فرهنگی) شود برای مخاطبان واقعی خود ارسال می‌کنند.

 

اینفلوئنسر مارکتینگ، پدیده‌ی تازه‌ای نیست.

اگر در دوران دبستان، مدیر مدرسه‌تان احساس کرده که شما از معلم ورزش حرف‌شنوی بیشتری دارید و او را به کلاس‌تان فرستاده تا در مورد رعایت نظم برایتان صحبت کند، در همان مقطع اینفلوئنسر مارکتینگ را (برای تبلیغ یک رفتار) تجربه کرده‌اید.

 

بازاریابی توسط افراد تأثیرگذار در مجموعه‌ی روش‌های بازاریابی برونگرا قرار می‌گیرد. چون این کسب و کار است که گفتگو با مخاطب و مشتری بالقوه را آغاز می‌کند.

اگر قصد دارید یک تعریف علمی از اینفلوئنسر در فضای Influencer Marketing داشته باشید، تعریف براون و فیورلا می‌تواند مفید باشد :

 

Influencer فردی حقیقی یا حقوقی است که کسب و کار به چشم مشتری به او نگاه نمی‌کند؛ بلکه از او می‌خواهد در مورد برند یا محصولش، محتوا تولید کند یا آن را مستقیماً به مخاطبان خود توصیه کند و در مقابل، به نوعی این تأثیرگذاری را جبران می‌کند.

 

مکانیزم جبران، می‌تواند بسیار متنوع باشد. موارد زیر برخی از رایج‌ترین روش‌های جبران در کاربردهای روزمره‌ی Influencer Marketing هستند:

  •   اینفلوئنسر در ازاء تلاش برای تأثیرگذاری بر رفتار مخاطبان خود، پول مشخصی دریافت می‌کند.
  •   مدیران برند یا کسب و کار، متقابلاً همین کار را برای اینفلوئنسر انجام می‌دهند (مثلاً دو سخنران فعال در حوزه‌ی آموزش، یکدیگر را تبلیغ می‌کنند).
  •   اینفلوئنسر برای مدت مشخصی می‌تواند از محصولات و خدماتِ کسب و کار، با تخفیف یا به صورت رایگان استفاده کند (هتلِ من را تبلیغ کن؛ لازم نیست هزینه‌ی اقامتت را بپردازی).
  •   اینفلوئنسر در ازاء فروشی که ایجاد می‌کند کمیسیون (درصدی از فروش) را دریافت می‌کند.

منبع: سایت متمم

بازاریابی محتوا آنلاین و سئو چه تفاوت هایی دارند؟

اگر شما هم یکی از اعضای جدید دنیای بازاریابی آنلاین یا Online Marketing هستید، واژه سئو و بازاریابی محتوا را به وفور شنیده‌اید. در وهله اول، به دلیل به کار رفتن این دو کلمه در کنار هم و در جهت بهینه‌سازی موتورهای جستجو، ممکن است فکر کنید آن‌ها یکی هستند و تفاوتی ندارند اما این طور نیست؛ در این مقاله، می‌خواهیم به بررسی تفاوت بازاریابی محتوا و سئو بپردازیم.

سئو و بازاریابی محتوا

 

در دنیای بازاریابی آنلاین چه می گذرد؟

اگر به تازگی وارد دنیای مارکتینگ و بازاریابی آنلاین شده باشید، مفاهیم مختلف شما را گیج و گمراه خواهند کرد. حتی اگر یکی از اعضای فعال و باتجربه این حوزه هم باشید، شاید تفاوت بازاریابی محتوا و سئو (The Difference Between Content Marketing And SEO) را ندانید و نتوانید بین آن‌ها تمایز قائل شوید. در بسیاری از موارد، درک چنین تفاوتی نیاز نیست چون این دو مفهوم کاملا از هم مستقل نیستند و به یکدیگر وابسته‌اند. اما گاهی شرایط این طور نیست؛ یعنی زمانی که می‌خواهیم از یکی در جهت افزایش سرعت و راندمان بازاریابی آنلاین استفاده کنیم، باید به طور تخصصی‌تر به مفاهیم هر دو بپردازیم و در مورد آن‌ها آگاهی کامل داشته باشیم.

 

تفاوت بازاریابی محتوا و سئو چیست؟

اگر از زاویه دید سئو به محتوا نگاه کنیم، محتوا باید روی هدف اصلی متمرکز شده و کمتر به حواشی یا نکات پراکنده توجه کند؛ در همین راستا، یکی از اهداف تولید محتوا برای سایت‌های مختلف این است که مخاطب از جستجو بی‌نیاز شود و با خواندن محتوای یک سایت، پاسخ خود را بیابد. همچنین، پیشنهاد کارشناسان سئو، استفاده از محتوای سرگرم کننده و جذاب است که بتواند مخاطب را بیشتر درگیر کند تا وی آن را با سایرین به اشتراک بگذارد.

از دیگر مزایای محتوای سرگرم کننده، گرفتن بک لینک است؛ بنابراین، با چنین راهکارهایی محتوای سایت رتبه خوبی کسب می‌کند و افراد بیشتری به آن محتوا دسترسی خواهند داشت. البته لازم است بدانید که استراتژی سئو به تولید محتوا ختم نمی‌شود؛ مثلا با استفاده از بعضی ویژگی‌های آن، رتبه گوگل سایت بهبود می‌یابد و بهتر می‌شود.

 

حال که از زاویه سئو به محتوا نگاه کردیم و به بررسی مزایای آن پرداختیم، باید بدانیم بازاریابی محتوا چیست و تعریفی از آن ارائه کنیم. بازاریابی محتوا نسبت به سئو شاخه‌های بیشتری دارد و وسیع‌تر است؛ چون روی جذب مخاطب تمرکز داشته و باید براساس سلیقه مخاطب رفتار کند. هر چقدر محتوا باکیفیت‌تر باشد، اعتماد و میل مخاطب زودتر به آن جلب شده و در نهایت، محتوا می‌تواند از مخاطب بخواهد که اقدامات مورد نظر را انجام دهد؛ مانند خرید یک محصول، به اشتراک‌گذاری مطلب، ذخیره مطلب و مواردی از این دست.

ادغام استراتژی سئو و بازاریابی محتوا

همان طور که پیشتر هم گفتیم، استراتژی سئو و بازاریابی محتوا در اغلب موارد دو اصل پیوسته و مکمل هستند؛ برای ایجاد این پیوند، باید از پل‌های گوناگون استفاده کرد. تعدادی از این پل‌ها عبارتند از:

  • تحقیق درباره مخاطب مورد نظر
  • میزان جستجو
  • اهداف کسب‌وکار
  • تولید محتوا براساس اصول سئو

 

در پایان

در این مقاله قصد داشتیم تا از تفاوت بازاریابی محتوا و سئو صحبت کنیم. همان طور که گفته سئو و کانتنت مارکتینگ با هم یکپارچه اند و نمی توان این دو را از یکدیگر جدا دانست اما به هر حال دارای تفاوت هایی نیز هستند. اگر به دنبال داشتن یک استراتژی جامع هستید بهتر است این دو مفهوم را با یکدیگر به کار ببرید. ایجاد تعادل بین سئو و بازاریابی محتوایی برای رسیدن به موفقیت ضروری است.

امیدواریم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. به نظر شما برای تاثیرگذاری بیشتر بازاریابی محتوایی در سئو، محتوای ما باید از چه ویژگی مهمی برخوردار باشد؟ نظرات ارزشمندتان را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: سایت رشدانا.

وقتی از محتوا صحبت می کنیم دقیقا از چه چیزی صحبت می کنیم؟

محتوا چیست ؟ محتوا بخش مهم و ضروری برای ایجاد ارتباط بین کسب‌و‌کار و مصرف‌کننده است. از طریق محتوا است که مردم اطلاعات برند را پیدا کرده، از آن استفاده نموده و به آن عمل می‌کنند. اکنون که بسیاری از کسب‌وکارها در مورد مدیریت محتوا، توسعه محتوا، استراتژی محتوا و هر چیز دیگر محتوا صحبت می‌کنند، یافتن معنی دقیق محتوا دشوار است. برای سؤال محتوا چیست ، بسیاری تعاریف مختلفی از محتوا را ارائه داده‌اند که در ادامه به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

محتوا اطلاعات و تجاربی است که به دست کاربر نهایی و یا مخاطب می‌رسد. “چیزی است که از طریق برخی از رسانه‌ها به صورت صوتی، متنی یا از طریق هر یک از هنرهای مختلف” بیان می‌شود.  برخی دیگر  محتوا را چنین تعریف می‌کنند: “محتوا ارائه اطلاعات با یک هدف خاص به مخاطبان از طریق یک کانال و در یک فرم خاص است”. این تعریف دارای پنج جزء است:

  • اطلاعات
  • هدف
  • مخاطب
  • کانال
  • فرم
  • محتوا چیست؟

     

رمز ایجاد ارتباطات موفق، در شناسایی و بهینه‌سازی دقیق هر یک از این عناصر منحصر به ‌فرد است. در زیر به توضیح 5 عنصر و نحوه‌ی عملیاتی کردن آن‌ها می‌پردازیم.

1) اطلاعات

چه ایده‌هایی را منتشر می‌کنید؟ اطلاعات ترکیبی از مهم‌ترین ایده‌هایی است که مخاطب باید آن‌ها را بداند. نیاز به دانستن جزئیات کلیدی (شواهد، توضیحات و نمونه‌ها) که از آن ایده‌ها پشتیبانی می‌کنند.

2)هدف

چرا این کار را انجام می‌دهید؟ می‌خواهید مخاطبان به چه چیزی فکر کنند؟ چه احساسی داشته باشند؟ چه کاری انجام دهند؟ محتوا زمانی بسیار موفق است که شما آن را برای رسیدن به یک هدف خاص طراحی کنید. بیان دقیق این هدف به مخاطبان شما انگیزه دهد و محتوای تولیدی را بهبود می‌بخشد.

3) مخاطب

برای این محتوا مخاطب هدف شما چه کسی است؟ بسیاری از مواقع، کسب‌وکارها و برندها بدون شناخت نیاز مخاطب و توجه به او، محتوا تولید می‌کنند. افراد و مخاطبانی که می‌خواهید به آن‌ها دست یابید، دغدغه‌ها و سؤالات آن‌ها را شناسایی کنید.

4) کانال

چگونه محتوا را به دست مخاطبان خود می‌رسانید؟ در فیسبوک و شبکه‌های اجتماعی که مخاطبان هدف شما حضور ندارند پست نگذارید. اگر افرادی که می‌خواهید محتوای شما را ببینند و به آن‌ها دست یابید در لینکدین هستند، پست‌ها و محتوای خود را آنجا قرار دهید. با تمام کانال‌هایی که مخاطبان شما در آن حضور دارند، شروع کنید. از یک “فیلتر هدف” برای بررسی  لیست کانال‌هایی که به شما در رسیدن به هدف بهتر کمک می‌کنند، استفاده کنید. سپس، از مخاطبان یا “فیلتر هدف” برای محدود کردن بیشتر لیست استفاده کنید و روی آن کانال‌هایی که به طور مؤثر افرادی که به آن‌ها می‌خواهید دست یابید را هدف قرار می‌دهند، تمرکز کنید.

5) فرم

چگونه روابط خود با مخاطب را در آخرین حالت نمایش می‌دهید؟ پس از انتخاب کانال‌ها، نوبت به انتخاب ژانر می‌‌رسد. با انتخاب نوع محتوا شروع کنید. ویدئو، پست وبلاگ، مقاله یا پادکست بسازید. سپس فرم را از نظر نوع رسانه، طول، اندازه، سبک و غیره در نظر بگیرید تا یک محتوای مطلوبی تولید کنید. اما محتوا از نگاه هر مخاطبی متفاوت است و با وجود این همه تبلیغات در مورد بازاریابی محتوا، برای یک لحظه فکر کنید که محتوا چه تعریفی دارد؟ محتوا با توجه به بافت و موضوع برای افراد و موقعیت‌های مختلف، معانی مختلفی دارد. در زیر نگاهی می‌اندازیم به تعاریفی که برخی دیگر درباره محتوا داشته‌اند.

 

محتوا آگاهی‌دهنده (عملی، کاربردی، تاکتیکی) است

 
به گفته کانال MeetTheBossTV محتوا اطلاعات جذاب، مرتبط، قابل اعتماد، جالب، سرگرم‌کننده در قالب متن، تصویر، ویدئو یا صوتاست. هایدی کوهن می‌گوید: «محتوا اطلاعات با کیفیت و مفیدی است که داستان را به شیوه‌ای متناسب با هدف ایجاد یک احساس و یا ایجاد تعامل انتقال می‌دهد. »  ارائه محتوای زنده یا غیر زنده را می‌توان با استفاده از انواع فرمت‌ها از جمله متن، تصویر، ویدئو، صوت و یا سخنرانی بیان کرد. هنگامی که از محتوا برای اهداف بازاریابی استفاده می‌شود، محتوا باید شامل برندسازی سازمان بوده و خالی از هر نوع تبلیغ باشد و از یک فراخوان برای عمل استفاده کند. به عقیده‌ی برایان آیزنبرگ محتوای وب مثل یک گفتگوی عمومی است که بین شما و بازدیدکننده اتفاق می‌افتد، گاهی اوقات این مکالمه یک طرفه، دو طرفه (بین بازدید‌کننده و شما) و یا گفتگو بین بازدیدکنندگان است. سایت MjGlobalCom در تعریف محتوا می‌گوید: «محتوا یعنی تصویر، ویدئو، بلاگ، اینفوگرافیک، مصاحبه، نظرهای مختلف، گیف، آهنگ، داستان، نکات، دانستنی‌ها و غیره.» 

 

محتوا تجربه است (مفید، هدفمند، نتیجه‌گرا)

آوینا کائوشیک در پاسخ سؤال محتوا چیست ؟ بیان می‌کند: «محتوا هر چیزی است که به زندگی خواننده ارزشی می‌افزاید. این ارزش‌ها با کمک کردن به مخاطب در انجام بهتر شغل خود، دقیق‌تر شدن آن‌ها، خندان، سرگرم کردن آن‌ها و آموزش فراهم می‌شود.»

کاترین آراگون نیز می‌گوید: «محتوا هرگونه اطلاعاتی است که اعتماد و اعتبار را برای مشتریان ایده‌آل خود فراهم می‌کند.» جوآن دامیکو هم نظر خود را چنین بیان می‌کند که محتوا هر گونه ایجاد ارتباط در هر رسانه‌ای است که به یک هدف کمک می‌کند. این هدف می‌تواند آموزش، اطلاع رسانی، سرگرمی، هشدار، توصیف خود و یا جرقه شروع مکالمه در یک زمینه خاص باشد. جو پولیزی تعریفی ساده از محتوا ارائه می‌دهد: «اطلاعات جذابی که آموزنده، جالب و سرگرم‌کننده است.» لیندون نا نیز چنین می‌گوید: «هرچیزی روی URL که می‌توان استفاده کرد، چیزی که خواندنی یا دیدنی یا قابل دانلود است.» بری فلدمن محتوا چیست را اینگونه پاسخ می‌دهد:  «تعریف ساده آن، پاسخ به سؤالات مشتریان است.» اندرو جانسون معتقد است محتوا هر چیزی جذاب، زیبا و هوشمندانه است و باید اساساً با مخاطبان خود ارتباط برقرار کند.

 

واژه محتوا بسیار مبهم است

متی. تی. گرانت می‌گوید: «مشکل تعریف محتوا به اصطلاح “محتوا” مربوط است. اگر یکی بخواهد منطقی پاسخ دهد احتمالاً با این جمله شروع می‌کند “محتوا هر چیزی را شامل می‌شود “ و پس از آن بگوید: محتوا به طور خاص هرچیزی را دربر نمی‌گیرد”. در نهایت، بگوید محتوا یک اصطلاح دوگانه عمومی به معنی “فرم” است که در آن فرم هم می‌تواند یک شکل فیزیکی، یک جعبه، یک شیشه، یک بطری و یا یک شکل متعارف رسانه مثل ویدیو، سریال یا یک مقاله، یک پست وبلاگ، یک نمایشنامه، یک رمان باشد. بنابراین اساساً می‌توان گفت که محتوا یعنی اطلاعات. به این معنا که محتوا مطلبی است که به اشکال مختلف بیان می‌شود.» اما به نظر الیور بلانچارد واژه محتوا آنقدر مبهم است که می‌تواند به معنای هر چیزی باشد و در عین حال می‌توان گفت هیچ معنایی ندارد. در اصل این واژه به معنای “چیزی برای پر کردن یک فضای خالی” است که می‌تواند عکس، ویدئو، تبلیغ بازاریابی، یک تحلیل کامل، شعر، متن‌های پوچ و بی‌ارزش باشد. چیزی که باید به آن اشاره کرد این است که حجم محدودی فضا وجود دارد که باید با محتوا آن را پر کرد.

در نهایت، هرکسی دیدگاه و تعریفی متفاوت از محتوا دارد. همانطور که در تعاریف بالا برای سؤال محتوا چیست  شاهد بودیم، برخی تعریف محتوا را وسیله‌ای برای پاسخ به سؤالات مشتریان، برخی آموزنده و مفید دانسته و برخی هنوز معنای آن را مبهم می‌دانند. نظر شما چیست؟ شما چه تعریفی از محتوا دارید؟

بازاریابی B2B چیست؟و چرا برای سئو سایتمان مهم است؟

بازاریابی B2B که مخفف شده عبارت Business to Business می باشد،یکی از انواع بازاریابی است و  فرآیندی است که شامل فروش یک محصول خاص تولید شده توسط یک شرکت، به شرکتی دیگر می شود. بازاریابی b to b اغلب توسط مشاغلی استفاده می شود که مواد اولیه مانند پلاستیک، فولاد، پارچه و…  تولید می کنند یا خدمات مختلفی از جمله مدیریت پروژه، سئو و… را ارائه می دهند.

b2b

هدف بازاریابی B2B

برای دستیابی به موفقیت، باید اصول بازاریابی B2B رعایت شوند. فعالیت هایی در قالب های مختلف از جمله تولید محتوای وبلاگ، کتاب الکترونیکی، وبینار، شبکه های اجتماعی، ویدئوها و … باید انجام شوند. هدف این فعالیت ها شخص یا افرادی در یک سازمان می باشد که دارای قدرت تصمیم گیری هستند.

تفاوت بازاریابی B2B و B2C

بازاریابی B2C مخفف Business to Consumer است که مفهوم آن بازاریابی مستقیم برای مصرف کننده می باشد. اما در بازاریابی B2B بر خلاف نوع B2C، هدف فروش جزئی به صرف کنندگان نهایی نیست. اگرچه بازاریابان B2B و B2C اغلب از دستورالعمل‌ها و شیوه‌های مشابهی پیروی می‌کنند، اما باز هم تفاوت‌ های اساسی بین این دو اصطلاح وجود دارد. داشتن درک کامل از هر نوع سبب بهبود کسب و کار، جذب مشتریان جدید و افزایش درآمد شما می شود.

برای درک بهتر تفاوت بازاریابی B2B و B2C در ادامه ویژگی های آن ها را با یکدیگر مقایسه خواهیم کرد:

ویژگی های بازاریابی B2B

  • مخاطب هدف: در بازاریابی b to b شرکت ها و سازمان ها مخاطب هدف می باشند.
  • مثال: آژانس های تبلیغاتی تولید کنندگان مبلمان اداری.
  • نوع برقراری ارتباط: بازاریابان B2B از اصطلاحات خاص صنعتی جهت برقراری ارتباط استفاده می کنند.
  • نیاز مخاطب: مخاطبان این نوع بازاریابی به دنبال موارد تخصصی می باشند.
  • زمان فرآیند تصمیم گیری: فروش به سازمان ها و تصمیم گیری آن ها جهت خرید، به دلیل نیاز به بررسی های زیاد توسط آن ها زمانبر و طولانی می باشد.

ویژگی های بازاریابی B2C

  • مخاطب هدف: در بازاریابی B2C مخاطب هدف به صورت مستقیم مصرف کنندگان با خرید به صورت جزئی هستند.
  • مثال: رستوران ها، هتل ها، فروشگاه های جزئی فروش و… .
  • نوع برقراری ارتباط: این نوع بازاریابان از ارائه اطلاعات قابل فهم برای ارتباط با مصرف کنندگان استفاده می کنند.
  • نیاز مخاطب: مخاطبان در این نوع بازاریابی به دنبال موارد جذاب و سرگرم کننده هستند.
  • زمان فرآیند تصمیم گیری: مصرف کنندگان جهت خرید، نیاز به فرآیند تصمیم گیری طولانی ندارند.

همانطور که بیان شد، در بازاریابی B2B، شما با افراد خاص یا گروه های کوچکی در یک صنعت خاص کار می کنید. هدف اصلی شما برقراری روابط با مدیران اداری یا سایر کارمندان سطح بالاتر یک کسب و کار است. از این گذشته، این افراد هستند که تصمیم می گیرند آیا شرکت، محصولات شما را خریداری کند یا خیر.

استراتژی های بازاریابی B2B

شما می توانید هزاران استراتژی بازاریابی B2B را که توسط هر متخصص بازاریابی توصیه شده است در اینترنت بیابید. معمولا آن ها ارسال پیام مستقیم به مشتریان احتمالی را توصیه می کنند. در این مورد، شما باید خودتان به اندازه کافی متقاعد باشید تا بتوانید مخاطبان را متقاعد کنید که شرکت شما می تواند بهترین راه حل را برای کسب و کارشان ارائه دهد.

با این حال، بسیاری از استراتژی های بازاریابی B2B وجود دارند که در صورت استفاده صحیح از آن ها می توانند نتایج چشمگیری را برای شما به ارمغان بیاورند. در زیر می توانید با محبوب ترین استراتژی های این نوع بازاریابی آشنا شوید:

ایمیل مارکتینگ

اگر می خواهید روابط خود را با شرکای خود حفظ کنید و آن ها را از اخبار و معاملات مطلع سازید، به ایمیل نیاز دارید. علاوه بر این، آمار نشان می دهد که این استراتژی بازاریابی B2B توسط 93 درصد از بازاریابان این حوزه مورد استفاده قرار می گیرد.

در نظر داشته باشید که ایمیل‌های شما باید حاوی اطلاعات مفیدی باشند تا به شرکای احتمالی، دلایلی برای شروع همکاری با شما ارائه دهد. به مخاطبان مواردی را در ارتباط با مزایای محصولات یا خدمات خود بگویید که به آن ها کمک کنند تا مشکلات خود را برطرف سازند.

همچنین در ایمیل شما باید دکمه CTA (فراخوان جهت عمل) وجود داشته باشد که به مخاطب این امکان را بدهد بلافاصله بعد از خواندن ایمیل، همکاری خود را با شما آغاز کنند.

بازاریابی محتوا

همه مشتریان در بازاریابی B2B اطلاعات مفیدی را از وب‌ سایت یا ایمیل‌ های شما، نه تنها برای کشف چیزهای جدید، بلکه برای اطمینان از تخصص شما می‌خواهند به دست آورند. اگر می خواهید نیازهایی را که مخاطبان شما در امر تصمیم گیری جهت خرید دارند برآورده کنید، بهتر است محتوای مفید را با سئو ترکیب کنید تا مطمئن شوید که مشتریان وب سایت شما را پیدا خواهند کرد. این مدل بازاریابی B2B می تواند گسترده ترین نوع باشد.

اکثر مشتریان احتمالی مقالات را برای کسب اطلاعات و دانش جدید ترجیح می دهند تا تبلیغات. به همین دلیل بهتر است که یک وبلاگ تجاری با موضوعات مرتبط با صنعتی که در آن فعالیت می کنید ایجاد کنید. به این ترتیب، نه تنها اطلاعات ارزشمندی را در اختیار مشتریان خود قرار می دهید، بلکه محصولات خود را در طول مسیر آموزش، تبلیغ خواهید کرد.

بازاریابی B2B از طریق شبکه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی بخشی جدایی ناپذیر از تجارت مدرن هستند. در حال حاضر، بیش از 70 درصد از مشتریان B2B از رسانه های اجتماعی جهت خرید استفاده می کنند. با کمک این استراتژی بازاریابی B2B، می توانید تعداد سرنخ های فروش خود را افزایش دهید و روابط تجاری پرباری برقرار کنید.

علاوه بر این، می‌توانید کارمندان خود را تشویق کنید تا در راستای بازاریابی دیجیتال b2b حساب هایی در شبکه اجتماعی لینکدین ایجاد کنند. در این شبکه اجتماعی می توان اطلاعاتی درباره شرکت و دستاوردهای تجاری آن به اشتراک گذاشت و البته، این یک فرصت عالی برای افزایش سطح تعامل با شرکای بالقوه است.

SMS مارکتینگ

SMS دارای نرخ باز شدن 98 درصد است. با توجه به چنین آمار قابل توجهی، شکی وجود ندارد که باید یک استراتژی بازاریابی پیامکی را اجرا کنید. می‌توانید با استفاده از داده‌های شخصی مشتریان خود مانند نام، جنسیت، مکان و… پیام‌های متنی شخصی‌ سازی شده به آن ها ارسال کنید.

این یکی از موارد مفید استراتژی های بازاریابی b2b است که توسط آن می‌توانید شرکای خود را از تخفیف‌ ها یا رویدادهای ویژه‌ای که توسط شرکتتان برگزار می‌شود، مطلع کنید.

مدل بازاریابی B2B از طریق پیام رسان ها

این مدل بازاریابی B2B بسیار محبوب و کاربردی است. پیام رسان ها نزدیک به 80٪ نرخ باز شدن و 20٪ نرخ کلیک دارند و اگر نمی دانید کدام پیام رسان را انتخاب کنید، به دنبال محبوب ترین پیام رسان در بین افراد با فعالیت های تجاری باشید.

مثلا فیس بوک فرصت های مختلفی را برای ایجاد یک کمپین بازاریابی B2B شگفت انگیز ارائه می دهد. برای مثال، می‌توانید پاسخ‌های خودکار را برای پست‌ های فیس‌ بوک خود تنظیم، یا ابزارک‌ های چت این پیام رسان را در وب‌ سایت خود نصب کنید تا ارتباط با شرکای بالقوه با سهولت بیشتری انجام شود.

همچنین می توانید از اپلیکیشن تلگرام برای پاسخ به سوالات متداول مشتریان، جمع آوری سفارشات، ثبت نام کاربران برای رویدادها و ارائه اطلاعات در مورد برند خود، استفاده کنید.